یک فنجان دوست داشتن، مهمان من ..

متن مرتبط با «دترمینان ماتریس 3 در 3» در سایت یک فنجان دوست داشتن، مهمان من .. نوشته شده است

انتخاب درست ...

  • هر وقت که می خندی، مطمئن تر می شوم که انتخاب درست زندگی ام، «تو» بودی ..., ...ادامه مطلب

  • پا در میانی

  • گاهی وقت ها خدا خودش پا در میانی می کند. شاید شیوه و روش پا در میانی اش هم خیلی باب میل تو نباشد و خیلی هم خوشحال نشوی، اما حسی می گوید نتیجه به نفع توست ... شاید تاس زندگی ات 6 بیاورد و شش هیچ دنیا را شکست دهی، بی آن که حتی بخواهی دست هایت را برای تاس انداختن تکانی بدهی! گاهی وقت ها در همان زمان که اصلا فکرش را هم نمی کنی، خدا خودش پا در میانی می کند ..., ...ادامه مطلب

  • من خودم اینبار خواهم رفت،بیرونم نکن/لحظه ای فرصت بده تا چادرم را سر کنم

  • حس می کنم داری تمام می شوی. داری نفس های آخرت را می کشی و لحظه ی پایان دنیای قشنگمان، نزدیک است. حس می کنم رسیدیم به انتهای جاده ی طولانی و زیبایی که با هم پیمودیم و حالا تو باید همان جا بمانی و من برگردم. انگار ابتدای جاده ای که پیمودیم، یک نفر منتظرم است که تو نیستی. لعنتی ترین مرد دنیا! آن یک نفر تو نیستی. شاید غیر منصفانه باشد اما... باید بمانی. باید بچسبی به رویا هایی که محقق نمی شوند، باید آرزویی باشی که خط می خورد، باید منگنه ات کنم به گذشته و قدم بردارم سمت آینده ای که می گویند زیباست. مرد دوست داشتنی ِ من، تو بمان ته جاده ی خواستنم، این بار یک زن می رود. این بار من می روم! ٭ عنوان: زینب اکبری, ...ادامه مطلب

  • رنگ ِ رخسار خبر می دهد از سر درون

  • خنده های نخ نمای ِ صورت را هدیه می کنم، به آدم های ِ این اطراف. می بینند  و میکنند چه چه حسادت است، که در رُخِشان پیداست که گفت رنگ ِ رخسار، خبر می دهد از سرّ درون؟ روز هاست میخندم و لیک پی نبرد کسی به این زخم ِ عمیق جسم میخندد و روح، میکشد آه از درون .. عمر می دود و من پی ِ آن میرسم باز به آن زخم ِ عمیق آن چه من یاد گرفته بودم، شده یک درس، از آن عهد ِ عتیق ... یاد داده بودند، به من یک چیز را ... گر بخندی به این دنیا تو، دنیا نیز به تو می خندد پس من میخندم، به اجبار ِ شیرین ِ تمام ِ درد ها تو نیز بخند از ته ِ دل آنقَدَر سیر بخند تا دنیا خودش، شرم کند از آزار ..., ...ادامه مطلب

  • افکارت حکم بذر را دارند، درو و برداشتت وابسته است به بذرهایی که کاشته ای.

  • ما در عالمی زندگی می کنیم که قوانینی در آن وجود دارد؛ درست مانند قانون جاذبه. اگر تو از ساختمانی سقوط کنی، مهم نیست آدمی خوب یا بد باشی، به هر حال به زمین اصابت می کنی. راز - راندا برن شاید بشود اسم دیگرش را به جای "راز" و "قانون جذب" گذاشت "خوش بینی". چیزی مثل تلاش کردن و باقی اش را سپردن به خدا، کائنات یا هر اسم دیگری که با توجه به باورهایت برایش انتخاب می کنی. کتاب را که برای بار چندم می خواندم به خودم گفتم: "حتی میتونه احمقانه باشه" ، اما راستش خیلی وقت ها زدن خودت به کوچه ی علی چپ و خوش خیالی، حالت را بهتر می کند. (: ٭ تجربه هایی از این قانون داشتم، اما ناخو, ...ادامه مطلب

  • دتر

  • با خودم گفتم اگر تمام آرزوهای کودکی ام را کادو پیچ کنند و بیاورند جلوی چشمانم، انرژی از دست رفته ام باز نخواهد گشت! دراز کشیدم، پتوی نه چندان ضخیمم را کشیدم به تنم و پلک های سنگینم را روی هم گذاشتم که تلفن همراهم زنگ خورد. اسم ذخیره شده ی ِ روی گوشی را که دیدم لب هایم به پهنای صورتم گشوده شد، چشم هایم درخشید و  تنور دلم گرم شد. گوشی را برداشتم و گفتم: "جانم دِتِر؟!"... آن طرف ِ خط همه زندگی ام بود، مادرم بود. پ.ن۱: دتر در گویش مازندرانی، یعنی دختر پ.ن۲: هم من به او، هم او به من می گوید "دتر",دترويت,دترمینان,دترمینیسم,دترمینان ماتریس 3*3,دترمینان ماتریس 4*4,دتر داركم,دترمینان ماتریس 2*2,دترمينان ماتريس 3 3,دترمینان ماتریس 3 3,دترمینان ماتریس 3 در 3 ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها